زینت هر ملت, ” کار ” است !

مشاغل گوناگون
2,110

زینت هر ملت,  ” کار ”  است !

تلاش اصلی ما در سایت ” دکوراسیون بهفرم ” , البته عمدتا بر مسائل پیرامون زمینه های گوناگون دکوراسیون داخلی ساختمان متمرکز می باشد. از جمله این مسائل, مسائل زیبائی شناسی و مسائل متعدد فنی است که به ایمنی, انتخاب, خرید, نصب و . . . نگهداری هریک از زمینه های گسترده دکوراسیون مرتبط است.

اما گاهی مواردی پیش می آید که لاجرم قدری به مسائلی می پردازیم که تا حدودی در حاشیه کار دکوراسیون قرار دارند. در این روزها که ” کرونا ” باعث آسیب کمابیش به بسیاری از کسب و کارها گردیده, موردی پیش آمد که بهانه این یادداشت شد.

پنجاه و پنج سال پیش, در دوران دبستان بازی میدانی داشتیم که به آن ” ماشین بازی ” می گفتیم. آنزمان هنوز ” پیکان ” اختراع نشده بود و تمام سواری هائی که در خیابانهای تهران رفت و آمد میکردند, خارجی بودند. بازی به این شکل بود که هر کس یک مدل سواری را انتخاب میکرد و همه فرصت داشتند که ظرف مدت معینی ( مثلا 5 دقیقه ) تعداد سواری که از مقابل دبستان میگذشت بشمارند. به این ترتیب برنده کسی بود که پر رفت و آمدترین مدل سواری را انتخاب کرده بود.


پشتوانه اصلی هر کشور, نیروی کار آن کشور است. تحصیلات, تولید, تجارت و خدمات, البته هریک ویژگیهائی خاص دارند. اما آنچه مجموعه یک اقتصاد و جامعه را مقاوم میسازد, مجموعه متناسب از همه این توانمندی هاست !

البته امروز چنین بازی را تنها با استفاده از دوربین های راهنمائی و رانندگی می توان انجام داد. از سوی دیگر قیمت ها نیز با گذشته بهیچوجه قابل مقایسه نیست. اما صرف نظر از جوانب گوناگون این ” بازی ” ,  آنچه مورد نظر ماست, تفاوت جدی بین سن وسال کسانی می باشد که آنروزها با موی سپید پشت ” بنز ” می نشستند.

فاصله طبقاتی البته نه چیزی جدید و موضوع این یادداشت هم نیست. اگر حمل بر حسادت ( تحقیر داشته های دیگران ) نباشد, آنچه در این مثال توجه آدمی را جلب میکند, همان تفاوت سنی قابل ملاحظه در ” داشته ” هائی است که بعید است محصول کاری جدی و درازمدت باشد.

قماربازی و انواع بازی های شانسی, در بزرگترین اقتصاد امروز جهان یعنی آمریکا هم وجود دارد. اما آنچه جدا باعث فاصله ” دارا ها ” ی ما و آنان است, همین اقتصادی است که ” کار ” در آن نه تنها بی ارزش بلکه ضد ارزش هم شمرده میشود.

عنوان این یادداشت برگرفته از کلامی منتسب به حضرت علی است. قصد ما البته یادآوری فاصله ادعا تا واقعیت هائی نیست که شبانه روز از دهها رسانه رسمی فریاد میزنند. قصد ما یادآوری خطر جدی غلبه فرهنگی است که بجای تمرکز بر هرگونه کوشش تولیدی, بازرگانی و خدماتی پشتوانه ملی, تمام توجه اش به کسب سودهای آنچنانی غیرمعقول در هزاران بخت آزمائی است که امروزه در کشور برای صرف خرید و فروش فلان اوراق بهادار, خودرو و . . . بهمان شغل و مقام در اداراتی خاص است.


تشویق و پاداش, از ضروریات هر کسب و کار است. هیچ کاری را نمیتوان به صرف ” تنبیه ” پیش برد. اما مهم است که هر ” پاداش “, براستی جایزه کدام ” کار ” و تلاش در زمینه دانش, تولید, تجارت یا خدمات می باشد !

منظور نهادها و اداراتی می باشد که موقعیت مناسبی برای تحصیل حقوق و مزایائی نسبتا آسان فراهم می آورد که برای کمتر تحصیل کرده یا صاحب تجربه کاری در این کشور قابل دسترسی است. به سخن حکیم سخن, سعدی بزرگ :

سر چشمه شاید گرفتن به بیل,

چو پر شد, نشاید گذشتن به پیل ! ؟

یکی از فیلمهای بسیار تماشائی در زمینه ” بورس ” , ” گرگ وال استریت ” می باشد. مارتین اسکورسیزی با کمک بازی قدرتمند لئونارد دی کاپریو در این فیلم, نشان میدهد که حتی در بورس هم نمیتوان پول مفت به چنگ آورد :

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.